ما مُلک غصبی به رئیس جمهورمان نمی دهیم!
ما مُلک غصبی به رئیس جمهورمان نمی دهیم!

المُلک کلّه للّه
مالکیّت و حکومت مختصّ خود اوست.
کسی جز او سهمی و حقّی از حکومت ندارد که بتواند آن را به دیگری ببخشد.
در نظام اندیشۀ دینی این یک اصل است: "کسی غیر از خدا در این جهان کاره ای نیست. هیچ کاره ای نیست. حتی به اندازۀ سر سوزن"
همه مخلوق اند و محتاج اند و ممکن. او خالق است و بی نیاز است و واجب.
کسی جز او سهمی و حقّی از حکومت ندارد که بتواند آن را به دیگری ببخشد.
من و تو و ما سهمی نداریم.
تنها اوست که مالک است و او سهمی از این مُلک را تنها به تعدادی از بندگان برگزیده اش بخشیده است.1
آن برگزیده ها واسطۀ فیض اند در این عالم.
آن برگزیده ها هم سهمی از آن مُلک را بخشیده اند به مرتبه ای دیگر از برگزیدگان عالم که فقهای عادل اند.
من و تو و ما که سهمی از مُلک نداریم تا آن را به دیگری ببخشیم، آمدیم پای صندوق و رأی دادیم. تازه شدیم مثل کشورهای دموکراتیک. تازه شدیم مثل این همه سرزمین کفر.
امّا سهم خدا که صاحب مُلک است در سرزمین انقلاب خدایی شدن فراموش نمی شود.
رأی ما می رود به محضر آن کسی که سهمی از مُلک را "خدا" به او داده است.
در محضر او امضا می شود. رأی ما تنفیذ می شود.
ما مُلک غصبی به رئیس جمهورمان نمی دهیم!
رئیس جمهور عزیز!
مُلک نو مبارک!
"نظیفه سادات مؤذّن" هستم.