مرگ بر اسرائیل

بیایید انگشت‌نما باشیم

 

بیایید انگشت‌نما باشیم

 

... برای همین بود که با هزار امید و آرزو به ایران آمدم. آمدم تا تجارتی را که تصمیم به انجامش داشتم، در آرمان‌شهر آرزوهایم آغاز کنم.

امّا افسوس! اعتماد رؤیایی‌ام به مردم این سرزمین شیعی، مثل بادبادک سرگردانی که در هجوم باد، نخش پاره شده باشد، به باد رفت! اکنون ...

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری چهارم www.pichak.net كليك كنيد

niniweblog.com

ادامه نوشته

غروب

 

غروب

 

باز هم بر شانه­ هاي سنگيِ ويران من

مي­ نشيند كركس خاكستري رنگ غروب

روشنايي كوله بارش را مرتّب كرده است

مي­ زند با خستگي فرّاش، تك‎زنگ غروب

لحظه­ ها با كندي از دلتنگي‎ام رد مي­شوند

مي­ هراسم من از اين اوقات دلتنگ غروب

ناگهان تصميم سبزي مي­ چكد روي دلم:

مي­ روم تا با «وضو» بگريزم از چنگ غروب

 

مرداد 

74


براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

 

 

رایحه ی حُسن

 

ميلاد كريم‌ترين مولاي تاريخ بر

عاشقانش مبارك باد

 

رایحه ی حُسن

پانزدهم رمضان سال سوم هجرت بود. خبر پیچیده بودکه: «مَرَجَ البَحرَینِ یَلتَقیان» اوّلین تجربة زیبای «یَخرُجُ مِنهُما اللؤلؤُ و المَرجان»ِ[1] خویش را به شكر نشسته‎اند.

بعد از آن شب، چه افطارهای دل‎انگیزی داشت مدینه! همة حسن جهان در یك لبخندش شكوفا میشد و شادی­های مادرانة زهرا (س) را مثل یك شمیم دلانگیز در لحظههای شیرین میلادش میپراكند....

 

 

ادامه نوشته

آن حقّ دو ركعتي

 

آن حقّ دو ركعتی

... فايده ندارد. اين طوري نمي‌توانم. چادرم را مي‌كشم روي سرم. حالا ديگر حتي مُهر و جانمازم را هم نمي‌بينم كه گل و بوته‌هايش حواسم را پرت كند. تمام حواسم را جمع مي‌كنم، تمركز مي‌كنم، يك تكبيره الاحرام خيلي ناب مي‌گويم و شروع مي‌كنم به خواندن سورة حمد:...

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

ادامه نوشته

مستأجرت مي‌شوم

 

یک بار دیگر خدا دعوتمان کرد به مهمانی. ماه خدا رسید و همه ی بندگان مشمول لطف خاص او شدند.

رمضان ماه آشتی با خدا و ماه نزدیکی با تمام مظاهر بندگیست.

علاوه بر اینکه التماس دعا دارم،مطلب کوتاهی برای مسجد، اين خانه ي عزيز خدا، تقديم مي كنم.

 

مستأجرت مي‌شوم            

ادامه نوشته

ما مسلمان‌های خوبی هستیم!

 

ما مسلمان‌های خوبی هستیم!

 

رو کرد به ما و با آوای ملکوتی وحی فرمود: یا ایها الذین آمَنوا!

دستپاچه گفتیم: بله!

فرمود: آمِنوا.[1]

چشم‌های زمینی‌مان گرد شد: ما که ایمان داریم!

فرمود: و لَمّا یَدخُلِ الایمانُ فی قلوبِکُم.[2]

گفتیم: دل‌های ما؟! لبریز از عشق و ایمان است! نمازهایمان را که دیده‌ای؟!

ادامه نوشته

زندگی تازه

 

گفت: ‌فايده نداره، بيخودي خودتو اذيت نكن.

گفتم: به امتحانش مي‌ارزه.

گفت: نه. حيف اين چشمات نيست؟

گفتم: آخه قلبم سنگيني مي‌كنه. بهش احتياج دارم.

گفت: نه بابا. عادت مي‌كني. اينا همهش تلقين و خياله.

گفتم: ولي انگار يه چيزي كم دارم. انگار يه چيزي گم كردم.

گفت: ول كن اين حرفا رو. برو از جوونيت لذّت ببر

ادامه نوشته