بهمن
* 4 بهمن 1357: از وحشت طلوع خورشيد، راه آسمان را بستند!
ملّتي كه سالها بود طلوع مهرش را در آسمان دل به نظاره نشسته بودند، چشم هاي منتظرشان را به طلوع قامت دلرباي او بر پلّكان هواپيما دوخته بودند.
او را از صميم قلب هاي عدالتخواهشان مي خواستند! او را با تمام حنجره هاي خسته از فريادشان، فرياد ميكردند! سايهسار شجاعت علوي اش را ...
...
12 بهمن 1357: اماما! قلب ما باند فرودگاه توست!
تمام شهر پر از آغوش هاي گرم و منتظر بود: آسمان تهران، فرودگاه، خيابان ها، بهشت زهرا، ... زمين و آسمان از عطر انتظاري آسماني لبريز شده بود. همه با تمام دارايي محبّتشان و با همۀ اخلاص جان فشاني شان به فرودگاه آمده بودند تا ...
...
* 22 بهمن 1357: دهمين «ليالٍ عشر» به «والفجر» زيباي پيروزي روشن شد.
ده روز از نزول جلوۀ قرآن ناطق گذشته بود. ده روز طوفاني. ده روز پر خروش. و امروز همان روزي بود كه خدا خواسته بود «غَلَبَت فئةً كثيرةً بإذن الله» را به تمام جهان ثابت كند.
شادي آن روز، شادي پيروزي يك ملّت نبود! ...
...
"نظیفه سادات مؤذّن" هستم.