· 

       «و یُطعمون الطّعام علی حُبّهِ مسکیناً و یتیماً و اسیراً * إنّما نُطعِمُکُم لِوَجهِ اللّه لا نُریدُ مِنکُم جزاءً وَ لا شُکوراً»

دوباره می خوانم آیات سورۀ دهر را: « وَ جَزاهُم بِما صَبَروا جَنّةً و حریراً». آیا پروردگارم، به بانوی بهشت، وعدۀ بهشت و حریر می دهد؟! آیا بهشت را بی حضور او معنایی هست؟! آیا در لحظۀ افطار، سه روز متوالی، گرسنه ماندن (۱) را به آرزوی جنّت و حریر، تحمّل کردند و آن ایثارِ مثال زدنی معاوضه ای بیش نبود؟ که طعام این جهانی بدهیم و طعامِ آن جهانی بگیریم ؟! آیا سرانجام در برابر تمامِ اعمالِ نیکمان «خور و خواب و خشم و شهوت» پاداشمان خواهد بود ؟!

به کلمات شک دارم. به گنجایششان، به توانشان برای بر دوش کشیدن معانی شک دارم. یا نه، به درک کوچکمان از معانی، به تجربه های حقیرِ زمینی، به...

و آفریدگار ما چه خوب شناخته ما را که برای فهم ناقص ما ملموس و محسوس سخن می گوید!

امّا «حوراء انسیّه» نیازی به این تعاریف ندارد. او به نحو اتمّ و اکمل می شناسد این مفاهیم را. نور فاطمه (س) پیش از خلقت آسمان ها و زمین خلق شده بود و در حُقّه ای در زیر ساقۀ عرش،

به تسبیح و تقدیس و تهلیل و تحمید مشغول بود. (۲) 

و این ساقۀ عرش چه می دانیم کجاست و آن مقام تجلّی اسماء اعظم در کجای درک ما می گنجد؟ همین قدر شاید بتوانیم دانست که احاطۀ وجودی زهراء (س) بر آسمان ها و زمین، حاصل تقدّم ذاتی نور الهی اوست. وجه حورایی زهرای اطهر (س) از این انسیّۀ بی مانند، مَلَکی متصل به بهشت ساخته است. مشتاقان وصل! بشتابید؛ اینک «کوثر»: «وَ سَقاهُم رَبُّهُم شراباً طَهوراً»



۱. العمدة، ص 322.

۲.

بحارالانوار، ج43، ص 4، ح 3.